رسالت من مبارزه با جهل است - وظیفه من روشنگریست

رسالت من بیان حقایق و تمایز حق از باطل ( تمایز درست از غلط ) است - هر آنچه در این وبلاگ نوشته شده برشی هر چند کوچک از حقیقت است

رسالت من مبارزه با جهل است - وظیفه من روشنگریست

رسالت من بیان حقایق و تمایز حق از باطل ( تمایز درست از غلط ) است - هر آنچه در این وبلاگ نوشته شده برشی هر چند کوچک از حقیقت است

بزرگترین رانت اقتصادی ایران

بزرگترین رانت اقتصادی ایران

شاید از شنیدن اخبار اختلاس های چند هزار میلیارد تومانی اخیر شگفت زده شده باشید
اختلاس هایی که در اقتصاد های بزرگ و کلان جهان هم سابقه نداشته و نخواهد داشت
به عنوان مثال اختلاس ان میلیاردی امیر خسرو آریا انقدر بزرگ بود که در محافل خبری جهان هم صدا کرد و چون این رقم های درشت حتی در اقتصاد های  بزرگی مثل آمریکا که 100 برابر ایران است هم بی سابقه و بی نظیر بوده است و اساسا دستگاه های نظارتی  امکان چنین سو استفاده هایی به به سودجویان نداده و نخواهد داد
اقتصاد ایران در مقابل اقتصاد آمریکا به مانند طفل رنجوری می ماند و چه بی رحمند دزدان و قارتگرانی که به این طفل رنجور و مردم کم بضاعت رحم نمی کنند و نان سفره هموطنان فقیر و گرفتار خود را می ربایند
من می خواهم از بزرگترین رانت اقتصادی بازار ایران و جهان پرده بردارم
بزرگترین رانت بازار ایران ، رانت عظیم واردات است!!!
با بررسی قیمت دلاری و قیمت ریالی کالاهای بازار ایران در می یابیم هر جنسی که در بازار به فروش می رسد ، 2 تا 3 برابر ارزش دلاری آن قیمت گذاری شده است

جدول آماده شود از تبلت
دوربین 
لبتاپ
موبایل
همانطور که میبینید تنها کالایی که ارزش دلاری و ریالی آن برابر است گوشی موبایل است که دلیلش هم قاچاق این کالا توسط قاچاقچیان است
لذا از همینجا از آنان تشکر میکنیم که کالا را با قیمت مناسب و منطقی برای مردم عزیز کشورمان وارد می کنند که اگر آنها نبودند موبایل را هم باید با دو یا حتی 3 برابر قیمت فعلی خریداری می کردید - در تمام دنیا ، واردات کالای قاچاق به خاطر کشفیات و رشوه هایی که جا به جا می شود گران تر از واردات رسمی در می آید ولی در ایران به دلیل عوارض بی منطق و سود کلانی که وارد کننده می گیرد خیلی گران تر از قاچاق در می آید و این سوال پیش می اید که اساسا نقش حاکمیت چیست؟ مگر نه اینکه حاکمیت باید در راستای رفاه و آسایش مردم تحت امرش حرکت کند ؟؟
پس چرا جوری عمل می کند که کالا و خدمات به چند برابر قیمت به دست مردم برسد؟؟
اینجا این سوال پیش می آید که اگر دولت اساسا دست از مداخله در واردات بردارد بهتر نیست تا هم قاچاق کالا خاتمه یابد و هم مردم ایران بتوانند از کالا با قیمت مناسب بهره گیرند؟؟
آیا دولت بهتر است یا قاچاقچی؟؟
دولت با انصاف تر است یا قاچاقچی ؟؟
اصلا دولت بهتر است یا قاچاقچی؟؟

ایران در سال 40 میلیارد دلار معادل 160 هزار میلیارد تومان (160 تریلیون تومان) واردات انجام می دهد - حال تصور کنید حداقل معادل همین عدد سود واردکننده ها بوده است - یعنی وارد کننده ها در سال 160 هزار میلیارد تومان ارز مصرف می کنند و 160 هزار میلیارد تومان هم سود می برند و این بزرگترین رانت قابل تصور در جهان است

سوال من این است که چند وارد کننده حقیقی یا حقوقی عمده واردات ایران را انجام می دهند و این 160 هزار میلیارد تومان سهم چند نفر شده است

این رقم زمانی جالب تر می شود که بدانید کل بودجه عمرانی کشور 20 تا 30 هزار میلیارد تومان است ولی سود چند صد نفر یا چند هزار نفر 160 هزار میلیارد تومان است 
یعنی این عده قلیل می توانند کل این کشور را بخرند
یعنی دولت ایران از این افراد کوچک تر است
نظرات 2 + ارسال نظر

سلام،
به سرگذشت جمشید آرین، مخترع دلسوز ایرانی رجوع کنید، ده ها سند خیانت از مسئولین منتشر کرده اند که نگذاشتند ایران توسط ایده ها و محصولات این مخترع وارد صنایع استراتژیک شود، بعد از نا امیدی مافیا از تطمیع و همدستی در واردات و خیانتها وارد مرحله بعدی یعنی تهدید به مرگ کردن ایشان شدند تا ایشان با غم فراوان راهی خارج شوند و به عکس خیلی از نخبگان در اسارت فرنگ و غرب نیامده و خود مستقل طرح ها و اختراعاتش را توسعه و بروز میکند،
مستند ۱۸۰ دقیقه ای انقلاب صنعتی پایدار ایشان را در آپارات هم موجود است ببینید، واقعیتهای پشت پرده از خیانتها و توژعه های داخلی و خارجی ایران در تمام صنایع را درمی یابید.
با تشکر از مطالب خوبتان
حامی انقلاب صنعتی پایدار

سلام ممنون از نظر و اطلاع رسانیتون
وقتی می گویند 150 میلیارد دلار در حساب 5000 نفر در آمریکا هست ، بعضی ها فکر می کنند این عده مستقیم دست کرده اند در خزانه کشور و پول ها را دزدیده اند

در صورتی که اینگونه نیست - این پول ها مستقیم از جیب مردم در آورده شده است

هر کالایی که مردم می خرند قیمتش در ایران دو برابر ارزش دلاری آن است - به عنوان مثال در همه جای دنیا تلفون پاناسونیک 100 دلار است که با دلار الان می شود 800 هزار تومان ولی درایران می دهند 1.6 میلیون

ای مردم ایران به دلیل کنترل واردات و انحصاری بودن آن هر چیزی که میخرید از یک شامپو نیوا تا یخچال و ماشین لباسشویی قیمتش در دنیا نصف ایران است - بدین ترتیب واردکننده انحصاری در حقیقت دستش را در جیب مردم کرده است و جنس 800 هزار تومانی را به قیمت 1600 می فروشد و سود 800 هزار تومانی اش را دلار می کند و از کشور خارج می کند چون ایران برای افراد فوق میلیاردر جای خوبی نیست - هم ممکن است دستگاه ها مطلع شوند و در بازی های سیاسی دستشان را رو کنند و هم اینکه با این همه پول برای چی تو کشور داغون ایران زندگی کنند وقتی می توانند در بهترین جای نیویورک و واشنگتن و ... خانه بخرند و از دیدن این کشور زیبا و پهناور لذت ببرند و همه جور خوشی وتفریح برایشان مهیا است

150 میلیارد دلار کذایی که ترامپ می گفت از فروش نفت نیست بلکه از جیب مردم است

از همین خرید هایی که سر ماه از سوپر مارکت محلتان می کنید

از همان شکری است که به دو برابر قیمت جهانی می خرید از همان دون مرغی است که به دو تا هس برابر قیمت جهانی به مرغدار می فروشند و شما مجبور هستید مرغ داخلی را گران بخرید و مرغذار بد بخت هم مدام با ضرر های سنگین رو به رو می شود و جالبه در هنگام گرانی مرغ ، دولت دستش را به سمت و سوی مرغدار می گیرد و عامل گرانی را آنها معرفی می کند و هیچ وقت در تاریخ جمهوری اسلامی حرفی از واردات گران قیمت دو ن و بار مرغ نیامده است

--------
حالا چرا وارد کننده سراغ تولید نمی رود ؟؟
چون وارد کننده در حقیقت یک دلال است
یک جریان سیاسی قدرت می گیرد و اون هم پسرخاله نوه معاون رییس جمهور است پس باید به فکر سود زیاد و در کمترین زمان ممکن باشد چون اگر معاون عوض شود دیگر خبری از پول و رانت نیست

لذا بررسی می کنند چه چیزی مردم نیاز دارند و چقدر سود می کند و فوری وارد می کنند و وارد کننده قبلی را به نحوری محدود می کنند تا آن کالا در بازار انحصاری تر شود (یکی از دلایل مبارزه با قاچاق کالا همین است - اگر قاچاقچی خورده پا جنس را با قیمت نازل وارد بازار کند پس آقایان چی کار کنند)

از آنجایی که معاون وزیر مدت زیادی در پست خود نیست پسرخانه نوه هم فرصت این را ندارد که به فکر کارآفرینی و کارخانه و تولید باشد چون به محض عوض شدن معاون افراد گرسنه جدیدی سر کار می آیند و با تصویب قوانینی که ظاهرا به نفع مردم است جلوی کار او را می گیرند و کارخانه و سرمایه گذاری انجام شده از بین می رود

به نظر من یکی از راه های پیشرفت در این مملکت این است که به هر گروهی که می آید حداقل به صورت تضمینی 8 تا 10 سال فرصت بدهند !!!!

چون با سیستم موجود اگر زمان ریاست جمهوری 4 سال و عمر وزرا 2 سال یا کمتر باشد همین آش و همین کاسه است

باید دوره های ریاست جمهوری را 10 ساله یا مادام العمر کنند که مدام یه عده گرسنه نیان و وقتی سیر شدن برن و دوباره یه عده گرسنه بیان

باید یه عده را به اندازه 2 یا 3 هزار سال آینده تامین کرد و بعد بگن حالا که دیگه سیر شدید به خدمت بپردازید

باور کنید در ایران یک دیکتاتوری نصفه و نیمه خیلی بهتر از این ریاست جمهوری های نمایشی است !!!!

من واقعا خوشحالم که این پست های وبلاگ را می خوانم که حاوی مقدار زیادی اطلاعات ارزشمند است،
ممنون از ارائه این اطلاعات

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد